تفاوت قهوه کلمبیا و برزیل
قهوه یکی از محبوبترین نوشیدنیها در سراسر جهان است و تنوع طعمها و عطرهای آن به عوامل مختلفی از جمله نوع دانه، روش کشت و شرایط اقلیمی بستگی دارد . در میان کشورهای تولیدکننده قهوه، کلمبیا و برزیل به عنوان دو قطب اصلی شناخته میشوند . هر یک از این کشورها ویژگیهای منحصر به فردی در تولید قهوه دارند که طعم و کیفیت نهایی محصول را تحت تأثیر قرار میدهد .
قهوه کلمبیا به خاطر طعم ملایم و متعادل خود مشهور است و اغلب با عطرهای میوهای و گلدار همراه است . در مقابل، قهوه برزیل معمولاً طعمی غنی و شیرین دارد که با نتهای شکلاتی و آجیل ترکیب میشود .
قهوه کلمبیا :
احتمالاً نخستین بار در سال ۱۷۲۳ توسط یسوعیها به کلمبیا معرفی شد، هرچند که روایتهای مختلفی در این زمینه وجود دارد. قهوه به آرامی به عنوان یک محصول تجاری به مناطق مختلف این کشور گسترش یافت، اما تولید آن تا پایان قرن نوزدهم به طور قابل توجهی افزایش نیافت.
تا سال ۱۹۱۲، قهوه تقریباً پنجاه درصد از کل صادرات کلمبیا را تشکیل میداد. کلمبیا به ارزش بازاریابی و ساخت برند خود نسبتاً زود پیبرد. ایجاد شخصیت «خوان والدز» در سال ۱۹۵۸، که نماینده قهوه کلمبیا بود، شاید بزرگترین موفقیت آنها بود.
خوان والدز به عنوان نماد قهوه کلمبیا معرفی شدند و روی بستههای قهوه و همچنین در کمپینهای تبلیغاتی مختلف ظاهر شدند.
خوان والدز به نقطهای شناختهشده، بهویژه در ایالات متحده تبدیل شد و ارزش افزودهای برای قهوه کلمبیا ایجاد کرد.
این شخصیت بر اساس موفقیت عبارات اولیه بازاریابی مانند «قهوه کشت شده در کوهستان» و ترویج مداوم «قهوه ۱۰۰٪ کلمبیایی» شکل گرفت که باعث شد کلمبیا در ذهن مصرفکنندگان در سراسر جهان متمایز شود.
فدراسیون ملی قهوهکاران(FNC)
این بازاریابی توسط «فدراسیون ملی قهوهکاران» (FNC) انجام میشود و همچنان ادامه دارد. این سازمان که در سال ۱۹۲۷ تأسیس شده است و در دنیای تولید قهوه بسیار خاص است.
این فدراسیون به عنوان یک سازمان غیرانتفاعی خصوصی ایجاد شده تا منافع تولیدکنندگان قهوه را دفاع کند و از طریق مالیات ویژهای بر تمام قهوههای صادراتی تأمین مالی میشود.
از آنجا که کلمبیا یکی از بزرگترین تولیدکنندگان قهوه در جهان است، FNC دارای منابع مالی خوبی است و به نوعی به یک سازمان بزرگ تبدیل شده است.
در حالی که FNC در نقشهای واضحتری مانند بازاریابی، تولید و برخی مسائل مالی مشغول است، نفوذ آن به جوامع کشت قهوه نیز میرسد و در ایجاد زیرساختهای اجتماعی و فیزیکی از جمله جادههای روستایی، مدارس و مراکز بهداشتی دخالت دارد. همچنین در صنایع دیگری غیر از قهوه سرمایهگذاری کرده است تا به توسعه منطقهای و رفاه کمک کند.
کلمبیا یکی از بزرگترین تولیدکنندگان قهوه در جهان است و صادرات آن تحت کنترل یک فدراسیون ملی قرار دارد. مناطق کشت مشخص کشور، طیف متنوعی از محصولات را تولید میکنند.
کیفیت قهوه کلمبیا
اخیراً بین FNC و بخشهایی از صنعت که به کیفیت اهمیت بیشتری میدهند، تنشهایی ایجاد شده است، زیرا منافع مورد نظر FNC ممکن است همیشه بهترین کیفیت ممکن را در قهوه تضمین نکند.
FNC یک بخش تحقیقاتی به نام «سنیکافی» دارد که انواع خاصی را پرورش میدهد و بسیاری بر این باورند که ترویج گونههایی مانند «کاستیو» بیشتر بر کمیت محصول تأکید دارد تا کیفیت فنجان.
میتوان هر دو طرف این بحث را مشاهده کرد و با توجه به تأثیر روزافزون تغییرات اقلیمی جهانی بر ثبات تولید کلمبیا، بحث درباره گونههایی که معیشت تولیدکنندگان را تضمین میکنند، حتی اگر به قیمت از دست دادن برخی فنجانهای عالی قهوه باشد، دشوارتر شده است.
ردیابی قهوه
به عنوان بخشی از ترویج قهوه کلمبیا، FNC اصطلاحات «سوپریمو» و «اکسلزو» را ایجاد کرد. این اصطلاحات تنها به اندازه دانه مربوط میشوند و مهم است که بدانیم هیچ ارتباطی با کیفیت ندارند.
متأسفانه این دستهبندی هرگونه ردیابی را مبهم میکند زیرا قهوهای که به این شکل بازاریابی میشود ممکن است از مزارع بسیار زیادی آمده باشد و قبل از اینکه به اندازه مناسب مکانیکی غربال شود، ترکیب گردد.
اساساً این قهوه عمومی است و نامگذاری آن هیچ کمکی در خرید کیفیت نمیکند. بخش قهوه تخصصی صنعت تلاش کرده است تا ردیابی را حفظ کند، بنابراین وقتی به دنبال چیزی بسیار لذتبخش هستید، مطمئن شوید که دانهها از یک مکان مشخص آمدهاند، نه اینکه صرفاً اندازه خاصی داشته باشند.
مزارع در منطقه کوهستانی ریسارالدای کلمبیا، یکی از استانهای مرکزی غربی این کشور، برخی از معروفترین قهوه های کلمبیا را تولید میکنند.
طعم قهوه کلمبیایی :
یکی از موارد در تفاوت قهوه کلمبیا و برزیل طعم انهاست. قهوه های کلمبیا دارای طیف وسیعی از طعمها هستند، از قهوههای سنگین و شکلاتی گرفته تا قهوههای میوهای و شیرین.
هر منطقه تنوع زیادی از طعمها را ارائه میدهد.
مناطق کشت قهوه کلمبیا :
مناطق کشت کلمبیا
کلمبیا مناطق کشت مشخصی دارد که انواع قابل توجهی از قهوهها را تولید میکنند. چه به دنبال قهوههای سنگینتر و گردتر باشید و چه قهوههای میوهای و زنده (یا چیزی بین این دو)، احتمالاً قهوهای در کلمبیا وجود دارد که به سلیقه شما بخورد.
این مناطق بر اساس جغرافیا تعریف شدهاند، نه سیاست، بنابراین معمول است که ویژگیهای مشترکی در قهوههای تولید شده در هر منطقه وجود داشته باشد. اگر از یک قهوه از یک منطقه لذت ببرید، احتمالاً از بسیاری دیگر نیز لذت خواهید برد.
در کلمبیا، درختان قهوه دو برداشت در سال دارند: برداشت اصلی و برداشت دوم که به طور محلی به آن “برداشت میتاکا” گفته میشود .
- کاکا
این منطقه به ویژه به خاطر قهوههای تولید شده در اطراف اینزا و شهر پاپایان شناخته شده است. مسیتا د پاپایان یک فلات بلند با شرایط کشت جذاب است که به دلیل ارتفاع، نزدیکی به خط استوا و کوههای اطراف، قهوه را از رطوبت اقیانوس آرام و بادهای تجاری از سمت جنوب محافظت میکند.
نتیجه این شرایط، آب و هوای بسیار پایداری در طول سال است و این منطقه دارای خاکهای آتشفشانی قابل توجهی نیز میباشد. به طور تاریخی، هر سال یک فصل بارانی قابل پیشبینی بین اکتبر تا دسامبر وجود دارد.
-
والی دل کاکا
دره کاکا یکی از بارورترین نقاط کشور است که رودخانه کاکا بین دو رشته کوه بزرگ آند جریان دارد. این منطقه یکی از کانونهای اصلی درگیری مسلحانه کلمبیا بوده است. مانند سایر نقاط کلمبیا، بیشتر مزارع کوچک هستند و این منطقه حدود ۷۵,۸۰۰ هکتار (۱۸۷,۳۰۰ جریب) زیر کشت قهوه دارد که بین ۲۶,۰۰۰ مزرعه متعلق به ۲۳,۰۰۰ خانواده تقسیم شده است.
- تولیما
یکی از آخرین قلعههای گروه شورشی معروف کلمبیا، فارک، است که تا مدتها کنترل این منطقه را در دست داشت.
در سالهای اخیر به دلیل درگیریها آسیب دیده و دسترسی به آن دشوار شده است. قهوههای با کیفیت از این منطقه معمولاً از کشاورزان کوچک در میکرو-مزارع بسیار کوچک از طریق تعاونیها تأمین میشوند.
قهوه برزیل :
برزیل بیش از ۱۵۰ سال است که بزرگترین تولیدکننده قهوه در جهان بوده است. در حال حاضر، برزیل حدود یکسوم قهوه دنیا را تولید میکند، اگرچه در گذشته سهم بازار آن به ۸۰ درصد نیز میرسید.
قهوه برای اولین بار در سال ۱۷۲۷ از گویان فرانسه به برزیل معرفی شد، در حالی که این کشور هنوز تحت سلطه پرتغال بود. اولین قهوه در برزیل توسط فرانسیسکو د ملو پالهتا در منطقه پارا در شمال کشور کاشته شد.
بر اساس افسانهها، پالهتا به گویان فرانسه سفر کرد و همسر فرماندار آنجا را فریب داد و در هنگام ترک، دانههای قهوهای که در یک دسته گل پنهان شده بود، از او دریافت کرد.
قهوهای که او پس از بازگشت به خانهاش کاشت احتمالاً فقط برای مصرف داخلی استفاده میشد و تا زمانی که به سمت جنوب حرکت نکرد، محصول نسبتاً مهمی نبود و از باغی به باغ دیگر منتقل میشد.
آغاز تولید تجاری
تولید تجاری قهوه ابتدا در اطراف رودخانه پارائیبا، نزدیک به ریودوژانیرو آغاز شد. این منطقه نه تنها به دلیل زمین مناسب برای کشت قهوه، بلکه به دلیل نزدیکیاش به ریودوژانیرو که صادرات را تسهیل میکرد، مناسب بود.
در مقابل مزارع کوچک قهوهای که در آمریکای مرکزی رونق داشتند، اولین مزارع تجاری برزیل مزارع بزرگی بودند که با کار بردگی اداره میشدند. این رویکرد صنعتی هنوز هم در بقیه جهان نسبتاً نادر است و به تولید قهوه برزیل منحصر به فرد است.
رویکرد تولید بسیار تهاجمی بود: قویترین افراد بر سر مرزهای نامشخص زمینها با یکدیگر نزاع میکردند و هر برده بین چهار تا هفت هزار گیاه را تحت مراقبت داشت. زمانی که خاک به دلیل کشاورزی فشرده خالی میشد، مزرعه به زمین تازهای منتقل میشد.
بارونهای قهوه
تولید قهوه بین سالهای ۱۸۲۰ تا ۱۸۳۰ رونق گرفت و تقاضای مصرفکنندگان قهوه برزیلی را پشت سر گذاشت و شروع به تأمین بازار جهانی کرد. کسانی که تولید قهوه را کنترل میکردند به شدت ثروتمند و قدرتمند شدند و به عنوان «بارونهای قهوه» شناخته میشدند.
نیازهای آنها تأثیر قابل توجهی بر سیاستهای دولت و حمایت آن از صنعت قهوه داشت. تا سال ۱۸۳۰، برزیل ۳۰ درصد از قهوه جهان را تولید میکرد.
این رقم تا سال ۱۸۴۰ به ۴۰ درصد افزایش یافت، هرچند افزایش شدید عرضه منجر به کاهش قیمت جهانی قهوه شد. تا اواسط قرن نوزدهم، صنعت قهوه برزیل به کار بردگی وابسته بود.
بیش از ۱.۵ میلیون برده به برزیل آورده شده بودند تا در مزارع قهوه کار کنند. وقتی بریتانیا تجارت بردهها با آفریقا را در سال ۱۸۵۰ متوقف کرد، برزیل به کارگران مهاجر یا تجارت داخلی بردهها روی آورد.
نگرانیهای زیادی وجود داشت که لغو بردگی در برزیل در سال ۱۸۸۸ صنعت قهوه را به خطر بیندازد، اما برداشت آن سال و سالهای بعدی با موفقیت ادامه یافت.
رونق دوم قهوه
رونق دوم قهوه از دهه ۱۸۸۰ تا دهه ۱۹۳۰ ادامه داشت، دورهای که به نام دو محصول مهم آن زمان نامگذاری شده است. تأثیر عظیم بارونهای قهوه از سائوپائولو و تولیدکنندگان لبنیات در میناس گرایس، منجر به ایجاد یک جو سیاسی معروف به دوره «کافه کام لت» شد.
این دوره همچنین شاهد آغاز عمل «ارزشگذاری» توسط دولت برزیل بود، یک عمل حمایتگرایانه که برای تثبیت قیمت قهوه طراحی شده بود. دولت قهوه را از تولیدکنندگان با قیمتهای بالا خریداری میکرد زمانی که بازار پایین بود و آن را تا زمان بالا رفتن قیمت نگهداری میکرد.
این موضوع باعث ثبات قیمتها برای بارونهای قهوه شد و از عرضه بیش از حد که منجر به کاهش قیمتها میشد، جلوگیری کرد. تا دهه ۱۹۲۰، برزیل ۸۰ درصد از قهوه جهان را تولید میکرد و قهوه تأمینکننده مقدار زیادی زیرساخت در کشور بود.
این تولید بیوقفه منجر به مازاد عظیم قهوه شد که تنها آسیب ناشی از سقوط بزرگ در دهه ۱۹۳۰ را تشدید کرد. دولت برزیل حدود ۷۸ میلیون کیسه قهوه ذخیره شده را سوزاند تا قیمتهای قهوه را تقویت کند، هرچند تأثیر کمی داشت
قیمت قهوه و تأثیرات آن :
قیمتهای قهوه میتوانست کشورهای آمریکای مرکزی و جنوبی را به سمت همدردی با نازیها یا کمونیستها سوق دهد. برای تلاش در جهت تثبیت قیمت قهوه، توافقنامهای بینالمللی بر اساس سیستم سهمیهبندی تنظیم شد.
این توافقنامه قیمت قهوه را افزایش داد تا اینکه در اواسط دهه ۱۹۵۰ تثبیت شد و به عنوان پیشدرآمدی برای توافق بینالمللی قهوه (ICA) که در سال ۱۹۶۲ امضا شد و شامل ۴۲ کشور تولیدکننده بود.
سهمیهها بر اساس قیمت قهوهای که توسط سازمان بینالمللی قهوه (ICO) تعیین میشد، ثابت میشد.
اگر قیمتها کاهش مییافت، سهمیهها کاهش مییافت و اگر قیمتها افزایش مییافت، سهمیهها افزایش مییافت. این توافق تا سال ۱۹۸۹ ادامه داشت، زمانی که برزیل از پذیرش کاهش سهمیه خود امتناع کرد.
برزیل معتقد بود که تولیدکنندهای بسیار کارآمد است و میتواند خارج از این توافق به موفقیت برسد. نتیجه شکست ICA یک بازار بدون نظارت بود و قیمتها در پنج سال بعد به طور چشمگیری کاهش یافت که منجر به بحران قهوه شد و جنبش تجارت عادلانه در تولید قهوه را الهام بخشید.
سالهای خوب و بد قهوه برزیل
با توجه به اینکه برزیل تأمینکننده غالب قهوه جهان است، هر چیزی که بر تولید در برزیل تأثیر بگذارد، تأثیرات زنجیرهای بر قیمتهای جهانی خواهد داشت. یکی از این عوامل، چرخه متناوب برداشت سالانه برزیل بود.
در طول سالها مشخص شد که برداشت برزیل هر سال بین یک برداشت بزرگ و کوچک نوسان دارد.
دلیل این تغییرات در برداشت این است که درخت قهوه به طور طبیعی دارای چرخه متناوبی از برداشتهای بزرگ و کوچک است، اما این موضوع میتواند با هرس سبک کنترل شود.
هرس سبک در برزیل رایج نبوده و تولیدکنندگان ترجیح میدهند که به شدت هرس کنند تا برداشت کمتری در سال بعد داشته باشند.
در گذشته حوادث چشمگیری مانند یخزدگی سیاه در سال ۱۹۷۵ وجود داشته که برداشت سال بعد را تقریباً ۷۵ درصد کاهش داد. به دنبال این یخزدگی، قیمت جهانی قهوه تقریباً دو برابر شد.
در سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ دو سال بد وجود داشت که منجر به برداشت عظیم در سال ۲۰۰۲ با تولید زیاد قهوه شد. این موضوع همزمان با یک دوره طولانی از قیمتهای پایین قهوه بود که ناشی از مازاد قهوه در بازار جهانی بود.
تولید قهوه مدرن
برزیل بدون شک پیشرفتهترین و صنعتیترین کشور تولیدکننده قهوه در جهان است. با تمرکز بر بازده و تولید، شهرت چندانی برای تولید قهوههای با کیفیت بالا ندارد.
بیشتر مزارع بزرگ از تکنیکهای برداشت نسبتاً ابتدایی استفاده میکنند، مانند برداشت نوار که در آن کل شاخه به یکباره از گیلاسها خالی میشود.
اگر مزارع بزرگ و مسطح باشند (که در مزارع بزرگ قهوه برزیل رایج است)، از ماشینهای برداشت استفاده میکنند تا گیلاسها را از شاخهها جدا کنند.
هیچیک از این روشها به بلوغ گیلاسها توجه نمیکند و در نتیجه ممکن است تعداد زیادی گیلاس نارس در قهوه برداشت شده وجود داشته باشد. برای مدت طولانی، برزیل همچنین مقدار زیادی از قهوهاش را با خشک کردن کامل گیلاسها روی حیاطها پردازش میکرد.
معرفی فرآیند طبیعی پالپ شده در اوایل دهه ۱۹۹۰ کمک کرد تا کیفیت بهبود یابد، اما سالهاست که تولیدکنندگان قهوه تخصصی برزیل – که ممکن است به صورت دستی برداشت کنند، قهوهشان را بشویند و گونههای جالبی را در ارتفاعات بالاتر بکارند.
با شهرت کشور برای تولید قهوههایی با اسیدیتی پایین و بدنه بیشتر که مناسب ترکیبهای اسپرسو هستند، مبارزه کردهاند.
با این حال، اگرچه بخش عمدهای از قهوههای برزیل در ارتفاعاتی پایینتر از ارتفاعات مناسب برای کیفیت رشد میکنند، هنوز هم میتوان برخی قهوههای بسیار جالب و خوشمزه را در آنجا پیدا کرد.
به همین ترتیب، این کشور برخی قهوههای بسیار تمیز و شیرین بدون اسیدیتی زیاد تولید میکند که بسیاری از مردم آنها را خوشمزه و بسیار قابل دسترسی میدانند.
تولید ربوستا
باید اشاره کرد که برزیل یکی از تولیدکنندگان اصلی قهوه ربوستا در جهان، همراه با عربیکا است. در برزیل، ربوستا معمولاً «کونیون» نامیده میشود و در مناطقی مانند روندونیا تولید میشود.
مصرف داخلی
برزیل به طور فعال تلاش میکند تا مصرف داخلی قهوه را افزایش دهد و در این زمینه موفقیتهای بیشتری کسب کرده است. در حالی که دادن قهوه به کودکان در مدارس از سنین پایین ممکن است برخی را متعجب کند، مصرف قهوه در برزیل اکنون با مصرف آن در ایالات متحده رقابت میکند.
هیچ قهوه خامی نمیتواند به برزیل وارد شود، به این معنی که درصد زیادی از قهوه تولید شده در برزیل در همانجا مصرف میشود، هرچند معمولاً کیفیت قهوه برای مصرف داخلی پایینتر از کیفیت قهوههای صادراتی است.
کافهها در سراسر شهرهای بزرگ ظاهر شدهاند، اما قیمت قهوه در این مکانها مشابه کافههای باکیفیتتر در ایالات متحده و اروپا است و به همین دلیل به نمادی از شکاف فزاینده بین ثروتمندان و فقیران در برزیل تبدیل شدهاند.
قابلیت ردیابی
قهوههای باکیفیت برزیلی معمولاً قابلیت ردیابی تا یک مزرعه خاص (فازندا) را دارند، در حالی که قهوههای با کیفیت پایینتر به صورت عمده و بدون قابلیت ردیابی عرضه میشوند. قهوههایی که با نام «سانتوس» علامتگذاری شدهاند، فقط از بندر سانتوس ارسال شدهاند و نام آن هیچ ارتباطی با محل کشت قهوه ندارد.
برزیل احتمالاً این قانون کلی را نقض میکند که قابلیت ردیابی با کیفیت مرتبط است، زیرا مزارعی در برزیل وجود دارند که بیشتر از کل تولید قهوه بولیوی قهوه تولید میکنند.
و اگرچه ممکن است قهوه به دلیل حجم تولید قابل ردیابی باشد، اما این امر لزوماً به معنای کیفیت بالاتر نیست.
طعم قهوه برزیل
معمولاً اسیدیتی پایینی دارند، بدنهای سنگین و طعمی شیرین، اغلب با عطر و طعمهای شکلاتی و آجیل.
تفاوت قهوه کلمبیا و برزیل درمناطق کشت
مناطق کشت قهوه برزیلی
- باهیا
این ایالت بزرگ در شرق برزیل یکی از شمالیترین مناطق کشت قهوه در کشور است. در سالهای اخیر قهوههای جالبتری از این منطقه به بازار آمده و بسیاری از مردم متوجه شدند که در مسابقه «جام برتری» ۲۰۰۹، پنج مورد از ده مورد برتر از باهیا بودند.
- چاپادا دیامانتینا
این منطقه زیبا در برزیل که به خاطر پارک ملیاش شناخته میشود، نامش را از زمینشناسیاش گرفته است: «چاپادا» به صخرههای شیبدار منطقه اشاره دارد و «دیامانتینا» به الماسهایی که در قرن نوزدهم در آنجا پیدا شدهاند. تعداد قابل توجهی از مزارع در این منطقه به صورت بیودینامیکی قهوه تولید میکنند که روشی ارگانیک است که ابتدا توسط رودولف اشتاینر توسعه یافته است.
- سرادو دِ باهیا / غرب باهیا
این منطقه مناسب تولید قهوه به صورت صنعتی، مقیاس بزرگ و آبیاری شده است. در اواخر دهه ۱۹۷۰ و اوایل دهه ۱۹۸۰، این منطقه بخشی از یک پروژه دولتی برای تشویق کشاورزی بود که اعتبار ارزان و مشوقهایی برای حدود ششصد کشاورز که به اینجا نقل مکان کردند فراهم کرد.
تا سال ۲۰۰۶، حدود ۱.۵ میلیون هکتار (۳.۷ میلیون جریب) زمین تحت کشت بود، هرچند که قهوه سهم نسبتاً کوچکی از این مقدار را تشکیل میداد. آب و هوای پایدار، گرم و آفتابی به افزایش عملکرد کمک میکند، بنابراین پیدا کردن چیزی واقعاً شگفتانگیز از این بخش برزیل کمی سختتر است .
تفاوت قهوه کلمبیا و برزیل :
تفاوت قهوه کلمبیا و برزیل در منشاء و جغرافیا:
کلمبیا به خاطر شرایط جغرافیایی خاص خود، یکی از بهترین مکانها برای کشت قهوه است. ارتفاعات کوههای آن و آب و هوای معتدل، شرایط ایدهآلی برای تولید دانههای قهوه با کیفیت فراهم میآورد.
برزیل بزرگترین تولیدکننده قهوه در جهان است و به خاطر وسعت زمینهای کشاورزیاش، انواع مختلفی از قهوه را تولید میکند. مناطق مختلف برزیل، هر کدام ویژگیهای خاص خود را دارند.
تفاوت قهوه کلمبیا و برزیل در طعم و عطر :
قهوه های کلمبیا دارای طیف وسیعی از طعمها هستند، از قهوههای سنگین و شکلاتی گرفته تا قهوههای میوهای و شیرین.
قهوه های برزیل معمولاً اسیدیتی پایینی دارند، بدنهای سنگین و طعمی شیرین، اغلب با عطر و طعمهای شکلاتی و آجیل.
تفاوت قهوه کلمبیا و برزیل در روش تولید :
در کلمبیا، فرآیند برداشت قهوه معمولاً به صورت دستی انجام میشود. این روش به کشاورزان این امکان را میدهد که دانههای رسیده را انتخاب کنند و کیفیت بالاتری را تضمین کنند.
در برزیل، بسیاری از مزارع از روشهای مکانیزه برای برداشت استفاده میکنند. این روش به کشاورزان کمک میکند تا در زمان کمتری، مقدار بیشتری قهوه برداشت کنند. اما ممکن است بر کیفیت تأثیر بگذارد.
تفاوت قهوه کلمبیا و برزیل در بازار و مصرف :
قهوه کلمبیا معمولاً در بازارهای بینالمللی به عنوان یک محصول با کیفیت بالا شناخته میشود و قیمت بالاتری دارد. قهوه برزیل قهوه برزیل به خاطر تولید انبوهش، معمولاً قیمت مناسبی دارد و در بسیاری از کافیشاپها و فروشگاهها موجود است.
کلام اخر :
در نهایت، تفاوتهای زیادی بین قهوه کلمبیا و برزیل وجود دارد. هر کدام از این دو نوع قهوه ویژگیهای خاص خود را دارند که آنها را منحصر به فرد میکند.
انتخاب بین این دو بستگی به سلیقه شخصی شما دارد. اگر به دنبال طعمی ملایم و متعادل هستید، قهوه کلمبیا گزینه مناسبی است، در حالی که اگر طعم شیرینتر و خامهایتری را ترجیح میدهید، قهوه برزیل میتواند انتخاب بهتری باشد.
با شناخت دقیقتر از تفاوتهای این دو نوع قهوه، میتوانید تجربه نوشیدن قهوه خود را ارتقا دهید و لذت بیشتری ببرید